برگزاری چنین نشست بزرگی در آستانه یکسالگی سلطه طالبان بر افغانستان، گمانهزنیهای متفاوتی را در مورد انگیزهها و اهداف برگزارکنندگان و همچنین مشارکتکنندگان در این نشست به دنبال داشته است. در یک نگاه اجمالی شاید بتوان این تحلیلها را بر سه محور متمرکز دانست.
۱- میزبانی ازبکستان؛ دولت تاشکند از معدود دولتهای آسیای مرکزی به شمار میآید که حتی پیش از سقوط نظام جمهوری در افغانستان رابطه نزدیکی با طالبان برقرار کرده بود. به نظر میرسد برنامهریزیهای کلان اقتصادی در پس زمینه چنین روابطی قرار دارند. احداث خط آهن ترمذ-مزارشریف-کابل-پیشاور و انتقال انرژی به افغانستان تنها بخشی از این برنامهریزیهای کلان است.
۲- ترکیب شرکتکنندگان در نشست تاشکند؛ حضور و مشارکت هند در اجلاسی که طالبان نیز در آن حضور دارند، مهمترین وجه تمایز این نشست تلقی میشود. این تغییر رویه دهلینو هر چند به معنای تأیید حکومت طالبان نیست، اما از سوی دیگر نشان میدهد آنها اشتباهات دهه۹۰ در قطع ارتباط کامل با افغانستان و طالبان را تکرار نخواهند کرد. حضور پررنگ مقامات واشنگتن در تاشکند نیز درخور توجه است. این در حالی است که روسها باوجود مشارکت در اجلاس تاشکند، موضعگیری روشنی در قبال آن نداشته و حاشیهنشینی اختیار کردهاند.
۳- اهداف برگزاری نشست تاشکند؛ همانطور که از عنوان نشست میتوان فهمید امنیت و اقتصاد افغانستان محورهای مهم این نشست محسوب میشوند. ولی در این میان نکته مهم این است که کدام یک از این دو محور یعنی اقتصاد و یا امنیت در اولویت مذاکرات قرار میگیرند؟ از نظر طالبان اقتصاد محوریت اصلی این نشست را شکل میدهد چرا که با سلطه آنها بر تمامی افغانستان، مشکلات امنیتی در این کشور حل شده است. با وجود این، دیدگاه دیگر شرکتکنندگان متفاوت است. در حالی که ازبکستان به دنبال منافع اقتصادی است، کشورهای دیگری مانند تاجیکستان و یا قرقیزستان نگرانی امنیتی را در صدر اولویتهای خود میبینند. تنها نکتهای که ظاهراً همه در آن اشتراک نظر دارند این است که مطرح کردن بحث شناسایی رسمی دولت طالبان در این اجلاس جایی ندارد.
نظر شما